سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به پایگاه اطلاع رسانی هادیان خوش آمدید

دکتر علی فیاض، عضو پارلمان لبنان از شرکت‌کنندگان اجلاس جهانی «اساتید دانشگاه‌ها و بیداری اسلامی» بوده است. چرایی تحولات سوریه، موضوع مورد سؤال ما از این استاد دانشگاه است.

منطقه‌ی خاورمیانه هم‌اکنون مرحله‌ی انتقالی و تحولات استراتژیکی را پشت سر می‌گذارد. عوامل بسیاری در این مرحله دخیل بوده‌اند؛ از عقب‌نشینی آمریکا از عراق با دستان خالی گرفته که یک شکست کامل بود تا تحولات جهان عرب در تونس، مصر و لیبی؛ به‌ویژه تحولات مصر و سقوط مبارک که موجب فروپاشی و از دست رفتن یکی از مراکز اجرای سیاست‌های آمریکا در منطقه شد.

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif بازگشت توازن قوا در منطقه، هدف آمریکا در سوریه
تحولات فوق‌الذکر تأثیر فراوانی بر موازنه‌ی قوا در منطقه و شکل‌گیری متفاوت معادلات منطقه گذاشت. در واکنش به این تحولات بود که کشورهای غربی و هم‌پیمانان منطقه‌ای آنها حمله به سوریه را به عنوان حلقه‌ی اتصال اصلی مقاومت در منطقه اجرا و آغاز کردند. به همین خاطر مسأله‌ی سوریه فقط مسأله‌ی اصلاحات سیاسی نیست. شاید اصلاحات سیاسی یکی از ابعاد مسأله‌ی سوریه باشد و نه مسأله‌ی اصلی آن. مسأله‌ی اصلی و قابل توجه در سوریه، این حمله‌ی بین‌المللی و غربی با همکاری هم‌پیمانان عرب آنها است که برای سرنگونی نظام سوریه به رهبری بشار اسد تلاش می‌کنند. علت اصلی این هجمه بر ضد سوریه این است که سوریه هم‌پیمان جمهوری اسلامی ایران و حامی مقاومت لبنان است و همچنین با سیاست‌های آمریکا در منطقه مقابله می‌کند.

سرنگونی اسد، هدف مورد نظر آمریکا و برخی کشورهای عربی برای بازگرداندن توازن قوا به حالت گذشته است؛ توازن قوایی که با سقوط مبارک به ضرر آنها تغییر کرده بود. همچنین حملات کنونی به سوریه مقدمه‌ای است برای برهم‌زدن دوباره‌ی اوضاع عراق و لبنان. بنابراین توطئه‌ی کنونی در سوریه به دنبال بازگرداندن توازن غربی‌ها در منطقه است و این مسأله به سوریه ختم نمی‌شود. البته برای ما معلوم است که این توطئه به شکست خواهد انجامید و توازن‌های داخلی و بین‌المللی اجازه نخواهد داد که نظام اسد سرنگون شود، اما باید توجه داشت که مسیر واقعی تحولات کنونی سوریه با حمایت غرب از افراد مسلح داخل سوریه و برای کشاندن این کشور به جنگ داخلی با هدف تضعیف دولت سوریه است. آنها می‌خواهند وحدت سوریه را تهدید کنند و این کشور را در معرض تقسیم و هرج و مرج قرار دهند.

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif آیا اعتراضات در سوریه، قیام مردمی است؟
این در حالی است که اعتراضات سوریه نتوانسته ثابت کند که از حمایت اکثریت مردم سوریه برخوردار است. دوم این‌که جنبش اعتراضی سوریه نتوانسته جنبه‌ی مسالمت‌آمیز خود را حفظ کند، بلکه جنبه‌ی طایفه‌ای پیدا کرده است. سوم این‌که معترضان سوریه دست در دست بیگانگان گذاشته‌اند. البته منظور من تمام گروه‌های معترض نیست. چهارم این‌که جنبش معترض مسلح داخلی، جنایات فراوانی را مرتکب شده و لذا نتوانسته یک هویت اخلاقی مورد احترام در میان عرب‌ها و در عرف بین‌المللی از خود نشان دهد. با توجه به تمام این موارد، طبیعی بوده که ایران در کنار معارضان سوری نباشد، زیرا اتفاقات سوریه یک انقلاب مردمی نیست، بلکه یک توطئه‌ی بین‌المللی با ابعاد داخلی است.

آمریکا و اسرائیل در پسِ پرده‌ی تمام توطئه‌هایی هستند که وحدت و همبستگی امت اسلامی را هدف قرار داده‌اند. تمام نظام‌های جهان عرب باید موضع خود را در برابر آمریکا و رژیم اشغالگر اسرائیل مشخص کنند. این یک تناقض بزرگ است که کشورهای مشوق دموکراسی، خودشان غیر دموکراتیک هستند و این نشان‌دهنده‌ی این است که آنها به فکر ایجاد دموکراسی نیستند، بلکه به دنبال سرنگونی نظام سوریه برای تسویه‌حساب‌های سیاسی هستند، زیرا سوریه هم‌پیمان استراتژیک ایران و حامی مقاومت لبنان و فلسطین است.

شاید برخی کشورها در این ماجرا به دنبال اهداف و منافع خاص خود باشند تا یک امپراتوری پرقدرت استراتژیک پدید بیاورند، اما آنها در اشتباه هستند و منطقه را به اوضاعی می‌کشانند که به سود هیچ‌کس نیست. ما در مرحله‌ی انتقال قرار داریم و باید تحولات متعدد را پشت سر بگذاریم تا به ثبات برسیم، اما همان‌گونه که سید حسن نصرالله در سخنرانی ایام محرم خود تصریح کرد، آینده‌ی امت اسلامی را شیران و قهرمانان رقم خواهند زد و آینده‌ی منطقه در اختیار قهرمانان و مقاومان است.




ارسال توسط بسیجی

منیر شفیق، اندیشمند و مبارز سرشناس فلسطینی یکی از مدعوین اجلاس جهانی «اساتید دانشگاه‌ها و بیداری اسلامی» بود که در محضر رهبر انقلاب اسلامی نیز به ایراد سخن پرداخت. نظر او را درباره‌ی اثرات جنگ هشت‌روزه‌ی غزه و وضعیت رژیم صهیونیستی جویا شدیم.

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif پوسیده از درون!
رژیم صهیونیستی وارد مرحله‌ی عقب‌نشینی و سقوط شده است و این پدیده روزبه‌روز بیشتر خود را نشان می‌دهد. این رژیم دیگر نمی‌تواند جلوی سقوطش را بگیرد و خود را حفظ کند. فساد داخلی رژیم صهیونیستی آن را از درون پوسانیده و به همین خاطر این رژیم دیگر نمی‌تواند همانند گذشته بجنگد و به اشغالگری خود ادامه دهد.

این سومین شکست رژیم صهیونیستی در شش سال گذشته بوده است. اولین شکست آن در سال 2006 میلادی به دست مقاومت به رهبری حزب‌الله لبنان و سپس شکست در 2008 و 2009 میلادی به دست مقاومت به رهبری حماس بود که البته جنبش جهاد هم در این جنگ به صورت فعال شرکت داشت. پس از آن نیز در همین جنگ هشت‌روزه بود. در این جنگ گمان صهیونیست‌ها این بود که می‌توانند به‌راحتی ضربه‌ی خود را با ترور احمد الجعبری وارد کنند و نهایتاً این کار با واکنش مقاومت و شلیک یک یا دو موشک تمام خواهد شد. لذا جنگ را شروع کردند، اما ناگهان با تصمیم حماس و جنبش جهاد مواجه شدند و این عملیات به یک جنگ هشت‌روزه انجامید.
معادله‌ی میان ما و دشمن تغییر کرده و حتی آمریکا هم نتوانست رژیم صهیونیستی را نجات بدهد. این سومین شکست رژیم صهیونیستی در شش سال گذشته بوده است. این‌ها نشان‌دهنده‌ی ضعف رژیم صهیونیستی است که متفاوت با ظاهری است که از خود به نمایش می‌گذارد.

در این جنگ اخیر، دشمن اسرائیلی شکست خورد و خوار شد، زیرا هنگامی که پیشنهاد آتش‌بس شش‌روزه را مطرح کرد، مقاومت نپذیرفت و شروط خود را مطرح کرد. رژیم اسرائیل نهایتاً مجبور به پذیرش شروط مقاومت شد. این شرایط موجب خواری رژیم غاصب اسرائیل شد و این‌ها نشان‌دهنده‌ی ضعف رژیم صهیونیستی است که متفاوت با ظاهری است که از خود به نمایش می‌گذارد. به همین دلیل اوضاع این رژیم روز‌به‌روز بدتر شده و نمی‌تواند جلوی این وخامت را بگیرد.

http://farsi.khamenei.ir/image/ver2/li_star_2.gif نشانه‌ی شکست طرح سازش
در این جنگ هشت‌روزه حتی آمریکا هم نتوانست رژیم صهیونیستی را نجات بدهد. مثلاً در جنگ 1973 میلادی، ارتش مصر به یک پیروزی بزرگ در کانال سوئز دست یافت و توانست از کانال سوئز عبور کند. ارتش مصر می‌خواست تمام سرزمین‌های مصر را آزاد کند که آمریکا با ایجاد سپر هوایی به کمک رژیم اسرائیل آمد. این‌بار اما آمریکایی‌ها نتوانستند پل هوایی ایجاد کنند. فقط هیلاری کلینتون بود که برای کمک به آن‌ها آمد که او هم شکست خورد و در برابر شرایط مقاومت تسلیم شد و این یک تحول بزرگ علیه رژیم صهیونیستی و آمریکا به شمار می‌آید.

اوضاع فلسطین در برابر رژیم صهیونیستی خوب است، زیرا معادله‌ی میان ما و دشمن تغییر کرده و اوضاع غزه اوضاع پیروزی است. در کرانه‌ی باختری نیز سیاست سازش با آمریکا به‌شدت شکست خورده است. به نظر من اوضاع کرانه‌ی باختری بدتر هم خواهد ‌شد تا این‌که پیمان امنیتی لغو شود و فتح و حماس برای آغاز انتفاضه علیه اشغالگری و شهرسازی هم‌پیمان شوند.

مسأله‌ی فلسطین گام‌به‌گام با مسأله‌ی بیداری اسلامی پیش می‌رود. همچنین پیشرفت‌های فلسطین در جنگ و مبارزه موجب پیشرفت بیداری اسلامی است. بنابراین ارتباط محکمی میان بیداری اسلامی و فلسطین وجود دارد، زیرا مسأله‌ی فلسطین فقط مسأله‌ی اختلاف میان فلسطین و رژیم صهیونیستی نیست، بلکه یک مسأله‌ی جهانی است و به همین دلیل تمام استکبار جهانی از رژیم صهیونیستی حمایت می‌کند.

 




ارسال توسط بسیجی

ابزار وبمستر

خرید شارژ

دانلود