سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به پایگاه اطلاع رسانی هادیان خوش آمدید

 

شرکت‌های دانش‌بنیان، نوک پیکان اقتصاد مقاومتی 

22 بهمن سال 1435 (سال مرجعیت علمی ایران   (

خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران:
در مراسم هفتاد و هشتمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از بزرگترین شرکت‌های ارائه‌ی خدمات سلامت در جهان به نام شرکت قانون ابوعلی سینا، از فناوری جدیدی برای پیشگیری از بیماری سرطان از مواد فراوری‌شده‌ی نانویی در آزمایشگاه فضایی مریخ رونمایی کرد. محققان معتقدند بدون تردید این امر روش‌های گذشته‌ی مبتنی بر شیمی‌درمانی و حتی روش‌های جدید مبتنی بر مهندسی ژنتیک را با چالش بسیار مهمی روبه‌رو خواهد کرد.1


اگر حدود نیم‌ قرن پیش به شما می‌گفتند که کشور کره‌ی جنوبی تا 40 سال آینده، یکی از صادرکنندگان طراز اول تلفن‌های همراه در جهان (که در آن برهه محصولی تخیلی بود) می‌شود،‌ واکنش‌تان چه می‌بود؟ احتمالاً خیلی‌ها می‌گفتند غیر ممکن است. چون در آن برهه، اقلام صادراتی کشور کره، تنها ماهی و چند قلم کالای کم‌ارزش دیگر بود. این در حالی است که کشور ما در حال حاضر از فناوری تولید و ارسال ماهواره به فضا برخوردار است و در فناوری نانو دارای رتبه‌ی تک‌رقمی است. پس واقعی بودن خبر فوق اصلاً دور از انتظار نیست.

قطعاً گذار ما از اقتصاد نفتی به اقتصاد دانش‌بنیان به ملاحظات و الزامات فراوانی نیازمند است؛ اما نوک پیکان تحقق این هدف، گسترش نهادهایی مانند شرکت‌های دانش‌بنیان هستند2 که نیاز جامعه‌ی بشری را با فناوری‌های درون‌زا پاسخگو هستند. در این نوشتار، برخی ملاحظات توسعه‌ی‌ شرکت‌های دانش‌بنیان در ایران که به فرموده‌ی رهبر انقلاب اسلامی، بهترین نماد اقتصاد مقاومتی هستند3 مورد بررسی قرار خواهد گرفت
:


1. نقش ارزش‌های انقلابی در شرکت‌های دانش‌بنیان
انقلاب اسلامی برای در انداختن طراحی نوین در جهان مدرن غربی پا به عرصه‌ی ظهور گذاشت. بنابراین مبانی مادی غربی نمی‌تواند تنها موتور محرکه‌ی انسان‌ها و نهادها در این جامعه باشد. برخی از تجربیات نوآورانه که در قالب شرکت‌های دانش‌بنیان ظهور داشته است، ناشی از اخلاص، ایثار و ازخودگذشتگی انسان‌هایی است که در برابر فضای اقتصاد دلالی کشور، فکر و سرمایه‌ی خویش را به این سمت سوق داده‌اند. این موضوع باید تقویت شود و در شناخت چنین عناصری شاخص‌های دقیق‌تری برای هدایت اعتبارات تدوین گردد.

2. اعتماد به نفس و آرمان‌خواهی، کلید توسعه شرکت‌های دانش‌بنیان
توسعه‌ی علم و نوآوری در آن نیازمند زحمات فراوانی است. کشورها در این زمینه هزینه‌های زیادی را انجام می‌دهند و از آن‌جا که این فعالیت‌ها با نااطمینانی بالایی همراه است، گاهی بسیاری از آن فعالیت‌ها نیز به ثمر نمی‌رسد. به عنوان مثال یک فناوری در حوزه‌ی اکتشاف و تولید نفت، از زمان طرح ایده‌ی اولیه تا هنگامی که به 50 درصد سهم بازار برسد، به حدود 30 سال زمان احتیاج دارد.

اما نباید فراموش کنیم که یکی از اقدامات استعمار در عقب نگه‌داشتن کشورها، سخت نشان دادن حوزه‌های توسعه‌ی فناوری و نوآوری است. ابزارهایی همچون زیاد نشان دادن هزینه‌ها و امکانات برای توسعه‌ی محصولات و خدمات دانش‌بنیان نشان از این حربه دارد. از طرف دیگر استانداردهای سخت‌گیرانه‌ای که در این حوزه‌ها وضع می‌گردند، همچون دیوارهای شیشه‌ای حدودی را برای ورود به این عرصه تعیین می‌کنند.



بنابراین شرکت‌های دانش‌‌بنیان باید با اعتماد به نفس و حفظ آرمان‌خواهی، برای اقتدار جمهوری اسلامی تجربیات موفق این حوزه را بیشتر تکرار کنند.4 در حوزه‌ی صنایع دفاعی، دارو و مواد پیشرفته می‌توان مثال‌هایی از موفقیت این خودباوری و تکیه بر آرمان‌خواهی ذکر کرد که نشان می‌دهد حضور افرادی با این ویژگی‌ها در چنین بنگاه‌هایی به پیمودن یک راه چند ده ساله در بازه‌ی زمانی بسیار کوتاه‌تر، چه کمک شایانی کرده است.

3. لزوم حفظ و توسعه نوآوری در مرزهای دانش بشری
با توجه به امکاناتی که کشورهای استعماری غربی ظرف چند صد سال گذشته فراهم کرده‌اند و البته با تلاش‌های فراوان مردم این کشورها، حدود توانمندی بشر در تولید محصولات و خدمات جدید بسیار افزایش پیدا کرده است. شرکت‌های دانش‌بنیان ایرانی باید بتوانند مبتنی بر ارزش‌های اسلامی، مرز و دانش بشری را گسترش داده و نسبت به خلق راه‌کارهای جدید حل مسائل رفاهی بشر اقدام کنند.5آن‌ها نباید فقط سعی در انتقال و کپی‌برداری از محصولات کشورهای غربی داشته باشند. لازمه‌ی این کار حفظ تخصص و تعهد و ارتقای آن‌ها در کنار یکدیگر است، تا بتوان نوآوری سازنده‌ای انجام داد.

4. شرکت‌های دانش‌بنیان نوک پیکان اقتصاد مقاومتی
همان‌گونه که در مسأله‌ی انرژی هسته‌ای مشخص شده‌ است، غرب با توسعه‌ی علم و فناوری در ایران مخالف است و ثمره‌ی این توسعه در ایجاد شرکت‌های دانش‌بنیان برای خدمت به مردم ظهور پیدا می‌کند. بنابراین تبدیل علم و ایده به ثروت، کارویژه‌ی اصلی شرکت‌های دانش‌بنیان می‌باشد که در این مسیر، تشکیل یک اقتصاد مقاومتی برای پشتیبانی و حفظ این شرکت‌ها جهت دستیابی به اهداف فوق بسیار اساسی است.6

شرکت‌های دانش‌بنیان در کشور با خلاقیت جوانان و دانشمندان ایرانی شکل می‌گیرند، اما به واسطه‌ی ضعف نظام تدبیر امور -به‌خصوص در ابعاد اداری (اموری مانند مجوزها و استانداردها)، تأمین مالی و بازار مناسب برای فعالیت‌ها- با مسائل جدی روبرو می‌شوند که این مسائل در نهایت باعث عدم پایداری عمر این شرکت‌ها می‌شوند.

5. لزوم همراهی فضای کلان کشور برای توسعه این شرکت‌ها
در صورتی که این شرکت‌ها به وظیفه‌ی خود به درستی عمل کنند، فضای کلان کشور نیز باید مانند باغ، فضای مناسب را برای چنین گل‌هایی فراهم کند.7 هم‌راستایی بقیه‌ی بخش‌های جامعه اعم از اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و حتی آموزشی از اهمیت بالایی برخوردار است. با شکل‌گیری اقتصاد دلالی، بروکراسی دولتی طولانی، فساد گسترده‌ی اداری و غیر اداری، عدم وجود دیپلماسی مناسب و در نهایت عدم هم‌راستایی مؤلفه‌های قدرت در جمهوری اسلامی برای تقویت این بنگاه‌ها باعث می‌شود تا شرکت‌های دانش‌بنیان در ابتدای شکل‌گیری از بین بروند و اثرات جبران‌ناپذیری بر پیکره‌ی نظام اقتصادی کشور برجای بگذارند. به عنوان مثال قوانین موجود در کشور که مطابق با نیازهای شرکت‌های دانش‌بنیان تدوین نشده‌اند، مانعی برای توسعه‌ی این شرکت‌ها به شمار می‌روند. مثلاً مالیات بر شرکت‌های دانش‌بنیان باعث شده است تا میزانی از نقدینگی که می‌تواند صرف تحقیق و توسعه و نوآوری شود در قالب مالیات پرداخت شده و در گردشی مجدد در قالب بودجه‌ی دانشگاه‌ها یا شرکت‌های دانش‌بنیان در قالب کمک ارائه شود. این مسأله یک دور را به وجود می‌آورد که موجب عدم بهره‌وری است. در ادامه به برخی از ابعاد همراهی فضای کلان کشور اشاره می‌شود:

5-1. لزوم سیاست‌گذاری و مدیریت جامع
همیشه دولت‌ها برای این حوزه به طور خاص برنامه‌ریزی‌های دقیق و منسجمی ارائه کرده‌اند. تجربه‌ی کشورهایی مانند ژاپن، آلمان و حتی آمریکا در این زمینه نشان می‌دهد علی‌رغم شعارهای لیبرالیستی در حوزه‌های اجتماعی، در این موضوع با تدبیر ورود کرده‌اند و توفیق‌های زیادی هم به دست آورده‌اند. اولویت‌گذاری و مدیریت تحقیق و پژوهش، تشکیل نظام ملی نوآوری، پویایی و ارزیابی دقیق برنامه‌ها در این حوزه، همگی از سنگینی وظیفه‌ی دولت‌ها برای بررسی دقیق و کارشناسی و ارائه‌ی برنامه‌های منسجم حکایت می‌کند.


5-2. لزوم تأمین مالی متناسب با فعالیت‌های نوآورانه
فعالیت‌های نوآورانه توأم با ریسک و نیازمند نگاه بلندمدت است. در فضای تورم‌زده و فعالیت‌های سوداگرانه‌ی کشور، نهادهای مالی هم‌راستا با فعالیت‌های نوآورانه شکل نگرفته‌اند و حتی خلاف جهت هدف پشتیبانی از این شرکت‌ها، آن‌ها را با محدودیت نقدینگی روبرو کرده‌اند. برای حل این مسأله نیازمند باز مهندسی نظام مالی کشور از صدر تا ذیل هستیم. سیاست‌های پولی و مالی چه در دولت و چه در بانک مرکزی از یک طرف و از طرف دیگر وجود نهادهای تخصصی مالی مانند صنعت سرمایه‌گذاری ریسک‌پذیر و یا بانک‌های توسعه‌ای برای حمایت از این شرکت‌ها ضروری است. توسعه‌ی نهادهای تخصصی جهت گسترش نوآوری در کشورهای پیشرفته به عنوان یک سیاست اصلی به رسمیت شناخته شده است و منابع فراوانی از این طریق تخصیص پیدا می‌کند.

5-3. بازار داخلی، مهم‌ترین دارایی شرکت‌های دانش‌بنیان
هدف نهایی تولید کالا فروش آن در بازار است. بنابراین دسترسی به بازار و حفظ آن برای بقای این شرکت‌ها ضروری است. مهمترین بخش ساماندهی بازار داخلی نیز بازار خریدهای دولتی است که باید توسط مقررات لازم تدابیری اندیشیده شود تا بازار داخلی در اختیار این شرکت‌ها قرار گیرد. بنابراین اول دولت باید به این امر پیردازد و سپس مردم نسبت به خرید محصولات دانش‌بنیان ایرانی اقبال کنند. لازم به ذکر است که قوانینی برای استفاده از حداکثر توان داخلی و حمایت از بنگاه‌های دانش‌بنیان در کشور تصویب شده است که متأسفانه به واسطه‌ی عدم طراحی مناسب و در نظر نگرفتن ضمانت‌های اجرایی لازم تأثیرگذار نبوده‌اند.

5-4. لزوم حمایت دستگاه دیپلماسی برای بازاریابی بین‌المللی
ویژگی محصولات دانش‌بنیان به‌گونه‌ای است که ظرفیت تولید یک شرکت گاهی از کل نیاز کشور بیشتر خواهد بود. به عنوان مثال چند گرم داروی بیوتکنولوژی برای مصرف یک‌سال کشور کافی است. بنابراین برنامه‌ریزی برای صادرات تا به ظرفیت اقتصادی رسیدن بسیار اساسی است. شاخص فعالیت دستگاه دیپلماسی باید با نگاه به علم و فناوری و توسعه‌ی آن در نظر گرفته شود. سایر دستگاه‌هایی که به امور خارج از کشور نیز می‌پردازند باید این امر را در نظر بگیرند. به‌خصوص رایزنان بازرگانی باید نسبت به این امر حساسیت بیشتری به خرج داده و برای نفوذ در بازارهای کشورهایی که مأمور شده‌اند، خدمات متفاوت و فراوانی را به شرکت‌های ایرانی ارائه دهند. از طرف دیگر شرکت‌های دانش‌بنیان ایرانی می‌توانند پیام‌آور انقلاب در قالب صادرات و انتقال فناوری به کشورهای مسلمان باشند.

 پژوهشگر پژوهشکده‌ی مطالعات فناوری و دبیر گروه پژوهشی اقتصاد دانش‌بنیان

 

 

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/20591/C/13910510_0120591.jpg

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/24995/smps.jpg

 

 

                                                                                                       

 

 

 

 

دانشجوی سیاسی کیست

دانشجویان در نظام اسلامی وظایف و نقش‌های گوناگونی را برعهده دارند که متناسب با این جایگاه، مجموعه‌ای از مطالبات و توقعات از این قشر انتظار می‌رود. شاید مجموعه‌ی این مطالبات کمی بیش از حد معمول تصور شود، اما با توجه به توانایی‌های دوره‌ی جوانی و استعدادهای این نسل می‌باشد: «ما در دیدارهاى دانشجوها معمولاً مطالباتى را مطرح می‌کنیم؛ آیا این پرتوقعى است؟ این یک سؤال است. اگر انسان مجموعه‌ى عرایضى را که من در دیدارهاى دانشجوئى، چه در ماه رمضان‌ها، چه در دانشگاه‌هائى که من در شهرستان‌ها یا در تهران شرکت کردم، جمع کند، یک فهرست طولانى از مطالبات این حقیر از مجموعه‌ى دانشجویان به وجود مى‌آید. ممکن است کسى بگوید آقا این‌ها پرتوقعى است. من عقیده ندارم پرتوقعى است. چرا؟ توجه به نیروى متراکم در دانشگاه، گمان پرتوقعى را نفى می‌کند. اگر چنان‌چه شما از یک جوان ورزشکارِ پرنشاطِ نیرومندى بخواهید یک بار سنگینى را از یک جائى بردارد، به یک جاى دیگرى بگذارد، این به‌هیچ‌وجه توقع زیادى نیست. 1391/5/16

به نظر می‌رسد در میان مجموعه‌ی این مطالبات «کسب بینش و داشتن قدرت تحلیل سیاسی» نیاز به تبیین و توضیح بیشتری دارد. «در مرحله‌ی کنونی، آن‌چه می‌باید پس از تحصیل علم، در صدر فعالیت‌های دانشجوئی قرار گیرد، ارتقاء فکری دانشجویان در زمینه‌ی فرهنگ و سیاست است. 1380/6/10 در این مجال قصد تفصیل این موضوع را داریم:

سه برداشت از سیاسی بودن دانشجو
در مورد سیاسی بودن دانشجو و این‌که آیا لازم است دانشجو علاوه بر فعالیت‌های علمی و پژوهشی خویش، مشارکت سیاسی داشته باشد، سه تفکر وجود دارد:

1. عده‌ای مخالف سیاسی بودن دانشجو و هرگونه فعالیت سیاسی او هستند. «در محیط دانشگاه، بعضی‌ها حوصله‌ی حرکت ندارند؛ می‌گویند بگذار کارها را بکنیم، درسمان را بخوانیم، زودتر این ورق‌پاره را بگیریم و مثلاً دنبال کاری برویم... این‌ها مشمول... بیداری، خیزش و حرکتی که عنوان دانشجویی دارد، نیستند. 1378/9/1

 <** ادامه مطلب... **>
2. برخی دانشجوی سیاسیِ پیرو و کاملاً فاقد درک و بینش سیاسی می‌خواهند، تا به عنوان ابزار، افکار آن‌ها را در سطح دانشگاه تبلیغ کند و به اصطلاح به عنوان «توپخانه و مهمات سیاسی» عمل کند. ترویج‌کنندگان چنین تفکری، عموماً جریان‌های سیاسی هستند که تنها در پی کسب قدرت به هر وسیله بوده، با استفاده از جایگاه مهم دانشگاه و موقعیت حساس دانشجویان، اهداف خود را حتی گاهی با نادیده گرفتن امنیت و منافع ملی تعقیب می‌کنند.

3. دسته‌ی سوم با رویکردی واقع‌بینانه به جایگاه دانشگاه و دانشجو و نقش مهم آن در ساختارهای اساسی کشور، بر ارتقای سطح بینش و تحلیل سیاسی دانشجویان، حفظ استقلال و مشارکت سیاسی مناسب با نقش و کارکردهای دانشجویی، تأکید و اهتمام دارند. (محمدی، پگاه حوزه، شماره200)

اگر به صورت کلی‌تر ببینیم تمام اعضای جامعه باید توانایی درک و تحلیل حوادث و جریاناتی که در اطراف آنان رخ می‌دهد را داشته باشند. قسمت عظیمی از فتنه‌ها، شکست‌ها، انحراف‌ها و حوادثی که در جامعه‌ی اسلامی رخ داده، ناشی از نداشتن تحلیل سیاسی در میان مردم بوده است که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به حوادث مشروطه در تاریخ معاصر و فتنه‌ی خوارج در صدر اسلام اشاره کرد: «علت شکست‌های گوناگون در تاریخ، این است که مردم، گاهی قدرت تحلیل را از دست می‌دهند. هر جا مردم نتوانستند درست تحلیل کنند، آن‌جا نقطه‌ی خطرناکی است. آن‌جا جایی است که ممکن است دشمن ضربه را وارد کند. 1372/8/30

«چیزی که امام حسن مجتبی علیه‌السلام را شکست داد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود. مردم، تحلیل سیاسی نداشتند. چیزی که فتنه‌ی خوارج را به‌وجود آورد و امیرالمؤمنین علیه‌السلام را آن‌طور زیر فشار قرار داد و قدرتمندترین آدم تاریخ را آن‌گونه مظلوم کرد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود و اِلّا همه‌ی مردم که بی‌دین نبودند. تحلیل سیاسی نداشتند. یک شایعه دشمن می‌انداخت؛ فوراً این شایعه همه‌جا پخش می‌شد و همه آن را قبول می‌کردند! 1372/8/12»

باید مغالطه‌های سیاسی را شناخت
در این مقطع تاریخی نیز که حجم دشمنی­‌ها علیه نظام اسلامی بیشتر و پیچیده‌تر شده است، کسب تحلیل و قدرت سیاسی اهمیت ویژه‌ای پیدا کرده است. «قدرت تحلیل که نبود، انسان فریب تحلیلِ فریبگرِ بیگانه را می‌خورد. در دنیاى سیاست هیچ‌کسى صریحاً نمى‌آید بگوید که من می‌خواهم به تو ظلم کنم؛ نه به یک ملت، نه به یک شخص؛ این‌طور که نمی‌گویند. مى‌آیند با «مغالطه‌هاى سیاسى» کارى می‌کنند که بتوانند بر او تسلط پیدا کنند. درست مثل مغالطه‌هاى فلسفى، ذهن طرف را با یک چشم‌بندى علمى -در واقع یک تردستى- منحرف می‌کنند. یک مغالطه‌ى سیاسى درست می‌کنند، میخ خودشان را می‌کوبند. ما باید کارى کنیم که این جوان ما بتواند مغالطه را بشناسد؛ کما این‌که در فلسفه و منطق، شناخت مغالطه یکى از هنرهاست. ما بتوانیم جوان خودمان را آشنا کنیم به این‌که مغالطه چیست، تا بتواند مچ مغالطه‌کننده را بگیرد. بگوید این قضیه‌اى که درست کردى، این‌جایش اختلال و اشکال دارد. قدرت تحلیل سیاسى این است؛ بایستى این را در جوان به وجود آورد.1385/5/23»

اما در این میان وظیفه‌ی جوانان و به‌خصوص دانشجویان مهم‌تر و بیشتر است؛ چراکه جوان علی‌رغم کم‌تجربگی و احساسی بودن، به واسطه‌ی داشتن شور و نشاطی مضاعف و آرمان‌گرایی، نقش بسیار برجسته‌ای در آینده‌ی کشور خواهد داشت. به همین دلایل از سوی جریان‌های مختلف سعی در استفاده از جذب و استفاده از آنان می‌شود: «حرکت سیاسى دانشجویان و کار سیاسى در دانشگاه‌ها چیز مثبتى است. من سال‌ها پیش در همین حسینیه یک جمله‌اى گفتم که آن وقت بعضى از مسئولان هم گله‌مند شدند. آن جمله راجع به تحرک سیاسى دانشجویان در دانشگاه‌ها بود؛ این لازم است؛ نه فقط براى این‌که دانشجو تخلیه بشود. بعضى خیال می‌کنند که تحرک سیاسى دانشجویان در دانشگاه‌ها، فقط فایده‌اش این است که این جوان یک خُرده تخلیه بشود؛ نه، این جوان را ما براى فرداى اداره‌ى کشور لازم داریم. این باید سیاست را بفهمد؛ مغزش در زمینه‌ى سیاست، مغز پخته و کارآمدى باشد؛ و اِلّا فریبش می‌دهند و زمینش می‌زنند. خوب، این لازم است؛ منتها آن‌چه که لازم است، قدرت تحلیل و فهم سیاسى است. 1385/5/23»

 




ارسال توسط بسیجی

ابزار وبمستر

خرید شارژ

دانلود